رب الغَفور توسط گروه سرود قلب های بیقرار البرز اجرا و خونده شده
صبح آدینه دیده ام که نسیم***از حوالی عرش می آید
و جهان از نوازش نفست***پرده در پرده شور می گیرد
می شکوفند زیر دستانت***شاخه های شکسته ی این باغ
باد وقتی که می رسد به درخت***از تو برگ عبور می گیرد
ظهر آدینه موج دریا را***بغض ساحل به سینه می فشرد
ماهیان رهای عاشق را***جذبه های حضور می گیرد
---------------------
برگ شب بو به لطف باد سحر***عِطر و بوی حضور می گیرد
چَشم تار افق به وقت اذان***دیدگان از تو نور میگیرد
---------------------
در مصلی صالی تکبیر است***آسمان محو نور تصویر است
شهر دل مرده را ببین که چطور***حس و حال نَشور می گیرد
پدری پیر بی می و باده***مست افتاده روی سجاده
دل به راز و نیاز می بندد***ختم ربُ الغَفور می گیرد
بارش ناگزیر منتظریم***یک جهان تشنه چشم بر لب توست
کی نگاه سپیده می شکفد***کی اذان ظهور می گیرد
-----------------
برگ شب بو به لطف باد سحر***عطر و بوی حضور می گیرد
چشم تار افق به وقت اذان***دیدگان از تو نور میگیرد
دیدگاههای رب الغَفور
سرودیا - مرجع دانلود سرود و نماهنگ
06 تیر 1404انتقادات و پیشنهادات خود را پیرامون این اثر بیان کنید.